کارت ویزیت عطاری
صبح زود پاشدم تا برم سرکار. رفتم تا ماشینو روشن کنم ولی ماشین استارت نمیخورد. نمیدونم چش شده بود، سعی کردم درستش کنم ولی نتونستم. زنگ زدم آژانس گفتن ک تا یک ساعت دیگه ماشین نداریم. خیلی کلافه و عصبی شده بودم. رفتم سر جاده که تاکسی بگیرم ولی خط واحد زودتر از تاکسی رسید. چون خیلی دیرم شده بود سوار شدم. کنار یه پسر جوون نشستم. اون جوان شروع کرد به صحبت گفت آقا خیلی پریشون هستید مشکلی پیش اومده؟ گفتم نه باید هر چه زودتر برسم سرکار خیلی دیرم شده گفت رنگتون پریده فک کنم حالتون خوب نیست. در حال صحبت بود که کارت ویزیت خودش رو به من داد و گفت من عطاری دارم گیاهای دارویی زیادی دارم که باعث کاهش استرس میشن. تشریف بیارید خوشحال میشم. کارت ویزیت خیلی قشنگی بود و بهم گفت ک طراحیشو میتونید با سرچ زدن تو سایت پیدا کنید.
